شمع آجین

شمع آجین

منوچهر شیبانی


شمع آجین، نوعی روش شکنجه و اعدام، در زمان‌های گذشته بوده است. در این شکنجه، روی بدن (بیشتر سینه) افراد سوراخ‌های فراوان ایجاد کرده، و در محل این سوراخ‌ها شمع قرار داده، و روشن می‌کردند


مردی 

بر پیکر برهنه او
تابنده شمعها ، در سوز
چون میخ ها فروشده هر شمع در تنش 
از داغ هر ته شمعی
جویی ز خون دویده سوی پایین
و ز اشک همچو سرب مذاب هزار شمع
سوزد به سان دانه اسپند.

آن مرد
لب می گزد به دندان
شکیبا بسوز تن!
با جرات ، بر سوی تیرگی ها
سنگین سنگین می گذارد دایم گام
  
بر گرد او مقلد و دلقکها
صورتزن و مغنی و مطربها
در رقص و ساز و نغمه سراییدن 
سازو کمانچه ها به نوازش 
افکنده در فضای شبانگاهی
لرزش.

دنبال او
فراشها، با جبه های سرخ زری دوزی شلاقها به کف 
دشنام گوی و عربده جو، ره می روند.

از زیر طاقها 
گمگشتگان 
و ز سوی کوچه ها
آوارگان 
تا دیده در میانه امواج یاس و رنج
نوری ز شمعهای تن مرد را
دنبال کاروان 
از شوق می دوند.
بر مرد روشنی ده، با قلوه سنگها
آزار می دهند . 
چشمانشان بیند فقط
نوری که رهنماست
کور است در مقابل آن مرد
کو با تن نزار برد شمع جمع را

شمع آجین 
بر قلب تیرگیها 
پیوسته ره نوردد.
هرکس که سنگ می زندش یا بر جراحت تن
نمک خنده پاشدش
از زیر بار درد
بنمایدش با عطوفت، لبخندی.

تازه سپیده سر زده از آسمان گدار
چشمان شهر خفته، گشاید
آهسته می کشد نفسی راحت.
آید صدای بانگ اذان توام
با های و هوی قافله دور دستها.

بر شاهراه شهر. 
مردی فتاده با تن عریان و داغدار
بس شمع نیمسوخته چسبیده بر تنش.
آن مرد
خاموش و سرد
کرده رها تنش را
اندوه و رنج و درد
بر لب تبسمی به رضایت.
گویی که خیل گمشدگان را
با جان خویش کرده هدایت.
ره را سپرده تا به نهایت.

تک توک عابرین
بر سر کشیده اند عباها
با نفرت ، از او نگاه گریزانده
آرند، رو به سوی مساجد، پی نماز!!


منوچهر شیبانی

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.