قصه ای از شب


قصه ای از شب

م – امید « مهدی اخوان ثالث»



شب است 

شبی آرام و باران خورده و تاریک 
کنار شهر بی غم خفته غمگین کلبه ای مهجور 
فغانهای سگی ولگرد می آید به گوش از دور 
به کرداری که گویی می شود نزدیک 
درون کومه ای کز سقف پیرش می تراود گاه و بیگه قطره هایی زرد 
زنی با کودکش خوابیده در آرامشی دلخواه 
دود بر چهره ی او گاه لبخندی 
که گوید داستان از باغ رؤیای خوش آیندی 
نشسته شوهرش بیدار ، می گوید به خود در ساکت پر درد 
گذشت امروز ، فردا را چه باید کرد ؟
کنار دخمه ی غمگین 
سگی با استخوانی خشک سرگرم است 
دو عابر در سکوت کوچه می گویند و می خندند 
دل و سرشان به می ، یا گرمی انگیزی دگر گرم است 
شب است . 

 

ادامه مطلب ...

قصه ی شهر سنگستان



دو تا کفتر 
نشسته اند روی شاخه ی سدر کهنسالی 
که روییده غریب از همگِنان در دامنِ کوه قوی پیکر 
دو دلجو مهربان با هم 
 دو غمگین قصه گوی غصه های هر دوان با هم 
خوشا دیگر خوشا عهدِ دو جانِ همزبان با هم 
دو تنها رهگذر کفتر 
نوازش های این آن را تسلی بخش
تسلی های آن این را  نوازشگر 
خطاب ار هست : خواهر جان 
جوابش : جانِ خواهر جان 
بگو با مهربانِ خویش درد و داستانِ خویش
 نگفتی ، جانِ خواهر ! اینکه خوابیده ست اینجا کیست 
 ستان خفته ست و با دستان فرو پوشانده چشمان را 
تو پنداری نمی خواهد ببیند روی ما را نیز ، کو را دوست می داریم 

 

ادامه مطلب ...

چکیده هایی از کتاب بدعت ها و بدایع نیما یوشیج 3 نوشته ی مهدی اخوان ثالث


چکیده هایی از کتاب بدعت ها و بدایع نیما یوشیج 3 نوشته ی مهدی اخوان ثالث





نیما به این اعتبار که شعرش در قلمرو شعر ناب  و بری از آمیختگی و آلودگی است و سرشار از عصمت و صفای روستایی،به باباطاهر می ماند؛ مخصوصا حساسیت و سوز سخنش، و به این اعتبار که در کُنه اعراض تصاویر و تماثیل و واقعیات عینی، جوهر شعرش متکی به قائمه ی فکری و عمق درد های بشری است و جهان بینی دارد، به خیام می ماند، البته بی قاطعیت و صراحت خیام که از لطائف  هنر اوست ، بلکه با الهامی غالبا معتدل، و این ابهام زائیده ی همان بیان تمثیلی  و تویه دار و عینی اوست.

اما از حیث استقلال سبک در گزینش الفاظ و شیوه ی جمله بندی و برش ها و فصل ها و عطف ها و نحوه ی آوردن صفت و قید و خلاصه آنچه مربوط به جنبه ی لفظی کار های اوست، بی شبیه است. فقط از لحاظ تشخیص و شبهت ناپذیری و ممتاز و بارز بودن سبک،  اگر بخواهیم بنا به جهاتی در بزرگان و اساتید گذشته برای او مانندی بیابیم، من گاهی ناصر خسرو  و غالبا خاقانی را به خاطر می آورم. شعر نیما از حیث لفظ اغلب هیچ پخ و پهلوی ملایمی ندارد. درشتناک، مضرس و خشن است و گاهی نسبت به بعضی از گذشته های زبان ما، بدوی می نماید.

  ادامه مطلب ...

هی فلانی! زندگی شاید همین باشد


هی فلانی!  زندگی شاید همین باشد




عُقده ی خود را فرو می خورد

چون خمیرِ شیشه، سوزان جُرعه ای از شعله و نِشتر

و به دُشخواری فرو می بُرد :

لقمه ی بُغضی که قُوتِ غالبش آن بود...

 

   ادامه مطلب ...

شاسیار





متن و ترجمه آهنگ شاسیار


متن آهنگ به کورمانجی
اوره آسمین ارمان ارمان دگورمژن دگورمژن
کریه برخان خاده جان دبارژن
همدل هوال عزیز جان ته ناویژم
چاو شور پرن ارمان ارمان سره ساوو
اورزه لنگه هوال جان ورین راوه؟
بکن برا عزیز جان درد بلاوه

متن آهنگ به کورمانجی لاتین
Ewri asmîn erman erman erman erman degurmijin degurmijin
kerîyei berxan xwade can debarijin
Hemdil heval ezîz can te navijim
Çav şûr pirin erman erman erman erman erman erman sere sawi
Orzelingi heval can verîn rawi
Biken bira azîz can derd belawi

ترجمه به زبان پارسی
ابرهای آسمان می غرند (دل پری دارند)گله بره ها زار می زنند (بارژ: بع بع حاصل از دلتنگی برای دیدن و خوردن شیر مادر توسط بره را گویند)ای یار و همدم من، من تو را ترک نمی کنم
حسودان زیادند مواظب خودت باش
اسپند سر راه خودت دود کن

بخند و شادی کن تا غمها و دردهایت دور بشوند

متن آهنگ به کورمانجی
ترکه مه کر الله خاده ارمان ارمان دلبره من، دلبره من
داغت دانی یاره جان جیگر من
بو خراوو و مال خراو دلبره من


  

ادامه مطلب ...

خوان هشتم و آدمک

خوان هشتم
 

... یادم آمد ، هان
داشتم می گفتم آنشب نیز 
سورت سرمای دی بیدادها می کرد . 
و چه سرمایی! چه سرمایی! 
باد برف و سوز وحشتناک ، 
لیک ، خوشبختنانه آخر ، سرپناهی یافتم جایی .~
گرچه بیرون تیره بود و سرد ، همچون ترس ، 
قهوه خانه گرم و روشن بود ، همچون شرم . 
گرم ، 
از نفس ها ، دودها ، دم ها ، 
از سماور، از چراغ ، از کپه آتش . 
از دم انبوه آدم ها ، 
و فزونتر ز آن دگر ها ، مثل نقطه ی مرکز جنجال ،

از دم نقّال.





همگنان را خون گرمی بود . 

قهوه خانه گرم و روشن ، مرد نقال آتشین پیغام
راستی کانون گرمی بود . 

شیشه ها پوشیده از ابر و عرق کرده ، 

مانع از دیدار آنسوشان 
پرنیانی آبگین پرده . 

 


 

ادامه مطلب ...